تالار وب

اندرخم اولین کوچه ازدواج

اندرخم اولین کوچه ازدواج

ازدواج اتفاقی است که بهاری دارد و سال های جوانی بهار آن است. بهارها گذشته اند اما شما هنوز تاخیر دارید.

چند سالی است به دنبال نیمه گمشده تان می گردید، اما هر بار به دلیلی پا پس کشیده اید! اکثر دوستان تان راهی خانه بخت شده اند اما شما هنوز اندرخم اولین کوچه هستید! گاهی دلتان می خواهد ازدواج کنید اما گاهی هم منصرف می شوید و تنهایی را، پیشه می کنید.
به راستی تا کنون با خود اندیشیده اید که چرا ازدواج گریز شده اید؟

نمی خواهید به درد دیگران دچار شوید!
گوش تان پر از قصه های نیم تمام زوج هایی است که هر روزه در میدان جنگ زندگی زناشویی دست و پنچه نرم می کنند. داستان های  داغ اما مشترک برخی از آنها ، تنها یک تعریف از زندگی مشترک را به ذهنتان متبادر می سازد:” زندگی مشترک یعنی بحث و جدال، قوت روزانه ؛ نبود آرامش و سوختن و ساختن، چاشنی زندگی.
این واقعه چنان ترسی بر دلتان می افکند که نگو و نپرس! حال اگر خود نیز فرزند طلاق باشید و یا آن که از نزدیک شاهد به هم خوردن زندگی دوستان و آشنایانتان بوده باشید، شدت ترس بیشتر شده و چنان لرزه ای بر تن تان می افتد که حتی نمی توانید ریشترش را تعیین کنید.
راه حل
شش ماه فرصت مناسبی است که  بار هیجانی منفی تان فروکش کند،اما اگر مدت زمان بیشتری از جدایی می گذرد وهنوز در سوگ عشق از دست رفته می سوزید و یا در خشم بسیار غرق هستید، بدانید شما در مرز خطر قرار دارید
واقع بین باشید و بدانید هیچ دعوایی یکطرفه نبوده و مجرم همیشه یک نفر نیست. شما فقط شاهد قضاوت های یک جانبه یکی از طرفین بوده اید.هیچ فکر کرده اید که شاید غلو می کند و یا آن که برای متهم کردن همسر و یا بی گناه جلوه دادن خود، و برای به رحم آوردن دل مخاطبین، چنین بیش از حد ضجه می زند.
بپذیرید شما زندگی خود را دارید و قرار نیست مثل دیگران زندگی کنید،همانطور که مثل دیگران اندیشه نمی کنید.  به صرف ترس از مبتلا شدن به بحران، از اصل واقعه فرار نکنید. بهتر است نگاه تان را گسترده تر نمائید و  تنها به بخشی از واقعیت تلخ زندگی های شکست خوردگان توجه نکنید؛ چه بسا اطراف شما پر از زوج های شاد و خوشبختی هستند که مردانشان همان شاهزاده های سوار بر اسب اند و زنانشان سیندرلای معروف.
این حقیقت را بپذیرید که غم و شادی لازم و ملزوم همند و در کنار هم معنا می یابند، این که تنها بر روی یک سکه تمرکز کنید، چندان شایسته نیست. بدانید در موفق ترین ازدواج ها نیز، روزهای شاد و آرام در کنار لحظات غم و ناامیدی سپری خواهند شد. پس با این انتظار، به پا خیزید و به جای توقف و در جا زدن، مهارتهای زندگی و همسرداری یاد بگیرد تا بتوانید بحران های ناگزیر را مدیریت نمائید و از زیر بار مشکلاتی که دیگران کمر خم کرده اند، رها شوید.

روی قلب تان تابلوی ورود ممنوع چسبانده اید
یک بار برای همیشه، درد عشق را چشیده اید. جراحت التیام نیافته عشق نافرجام هنوز بر قلبتان، نیشتر می زند آن چنان که گویی هیچ مرهمی برای  تسکینش نیست.  برای اجتناب از دیگر شکست های عاطفی، دور عشق و عاشقی را خط  قرمز کشیده اید و تابلوی ورود ممنوع بر دروازه قلب تان چسبانده اید، به گونه ای که هیچ فردی نمی تواند حتی از صد فرسنگی آن عبور کند.

راه حل
شش ماه فرصت مناسبی است که  بار هیجانی منفی تان فروکش کند،اما اگر مدت زمان بیشتری از جدایی می گذرد وهنوز در سوگ عشق از دست رفته می سوزید و یا در خشم بسیار غرق هستید، بدانید شما در مرز خطر قرار دارید. اگر محافظه کار شده اید و به همه افراد جنس مخالف شک دارید و همه آنها را از یک قماش می بینید، سریعتر با کمک یک مشاوره مجرب، حل مشکل کنید. با برطرف کردن آسیب های روانی ٓعاطفی گذشته می توانید از تعمیم تجارب به موقعیت های دیگر رهایی یابید و لذت دوباره عاشق شدن اما درست “دل دادن” را تجربه کنید. سعی کنید تجربه تلخ گذشته را مایه عبرتتان بسازید و از آن بهره ببرید چون به خوبی بهای آن را پرداخت کرده اید. با شناخت علت شکست و چگونگی رفع آن، در دلدادگی های بعدی می توانید با تبحر و مهارت برخورد کنید و پیروز باشید.
به دنبال سیندرلا یا شاهزاده ی سوار بر اسب هستید
وسواسی شده اید و مته به خشخاش می گذارید چون به دنبال ایده آل ترین هستید. با افرادی که مناسب ازدواج شمایند مواجه شده اید، اما باز با خود فکر کرده اید:” شاید گزینه های بهترین از این هم باشد “، پس تعلل کرده اید و نخواسته اید با « بله » گفتن به یک انتخاب، به باقی انتخاب ها« نه » بگوئید.

مجموعه پیشنهادی:  مهمترین سوالات خواستگاری

راه حل
اگر گمان می کنید فرصتهای بهتری خواهید داشت و لیاقت شما چیزی بالاتر از افرادی است که به شما معرفی می شوند، بی تردید دچار وسواس شده اید. یک بام و دو هوا بودن، نتیجه ای جز شک و شبهه ندارد، با این طرز فکر شما هرگز نخواهید توانست انتخاب درستی داشته باشید و فرصت های ایده آلتان را هم از دست خواهید داد. بهتر است فکر “یافتن بهترین ها” را  از سرتان بیرون بیندازید، به یقین بدانید بهترینی وجود ندارد، حتی بهترینها هم معایبی غیر قابل تحمل دارند.هرگز آرمان گرایی نکنید اما با شناخت و گام به گام پیش بروید. خود و نیازهای تان را خوب بشناسید و به دنبال اولویتهای اصلی در ازدواج باشید.

وقتی مادیات حرف اول را می زند
بسیاری از جوانان،بالخص پسران، نداشتن شغل و درآمد را مانع اصلی عدم تمایل به ازدواج می دانند و این درحالی است که دختران هم معتقدند “عشق، نان و آب نمی شود”. چه بسا اندک نیستند پسرانی که” کاسه چه کنم چه کنم” بدست گرفته اند و به دنبال کار، گرد شهر می چرخند و دخترانی که از غم نبود جهیزیه می نالند.

راه حل

بسیاری از ما خواهان دختر/پسر ازطبقه بالا هستیم در حالی که خودمان در رده های پائین تر قرار داریم اگر حقیقت را آنگونه که هست، بپذیریم، توان حرکت هم خواهیم داشت
شغل و حقوق مکفی پسران و جهیزیه دختران از ضروریات اولیه تشکیل یک زندگی مشترک است. اما گاهی ما دچار خطای بلندپروازی می شویم و یک شبه، ره صد ساله را می خواهیم طی کنیم.متاسفانه تجمل گرایی و مصرف گرایی داستان زندگی دارا و ندار شده است، حفظ پرستیژ و شخصیت، اصلی بنیادین در انتخاب هاست و این چنین می شود که هیچ کس سر جای خود قرار نمی گیرد و همگان همیشه در عذابند. سعی کنید به حداقل کار مفیدی که روزی حلال دارد اکتفا نمائید و در سطح خود گزینش همسر کنید. بسیاری از ما خواهان دختر/پسر ازطبقه بالا هستیم در حالی که خودمان در رده های پائین تر قرار داریم.اگر حقیقت را آنگونه که هست، بپذیریم ، توان حرکت هم خواهیم داشت و خدای بالای سرمان هم برکت را روزی خانه عشق مان خواهند کرد؛ دقیقا همچون پدران و مادرانمان.

 وقتی خانواده ها پای ثابت انتخاب می شوند
انتظارات خانواده تان غیر قابل وصف است، متوقع هستند و اهل رقابت؟ به دنبال آنند که با کسی ازدواج کنید که چشم همه فامیل خیره بماند و دهانشان از حیرت باز! شما باید گوی سبقت دختران/پسران فامیل را بربائید.
یا آن که خانواده تان سنگ می اندازند و با هر انتخاب تان مخالفت می کنند و شما را ازعواقب ازدواج می ترسانند، گاهی هم به جای شما گزینش همسر می کنند و تصمیم به ازدواج می گیرند گویی که آنها می خواهند بر سر سفره عقد بنشینند!

راه حل
آگاهانه و بی هیچ شک وشبهه ای دست به انتخاب بزنید. معیارها و انتظارات خود و خانواده تان را سبک و سنگین کنید و به یک سری معیارهای اصلی و مورد تائید دست یابید. سپس قدرت تصمیم گیری خود را حاکم کنید، با کمال احترام و ادب به خانواده تان بفهمانید که تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید و لاغیر ؛ و در مسیر انتخاب تان به راهنمایی های دلسوزانه و عاقلانه آنها دل خواهید سپرد و گوش به فرمانشان خواهید بود. اگر مخالفت های خانواده، ترسی به دلتان انداخته است بهتراست از فردی عاقل و بالغ مشورت بگیرد تا به یقین بدانید که آیا آنها هم  راجع به انتخاب شما نظری مبهم و سرشار از تردید دارند یا خیر؟ اگر نظرات را موافق خانواده دیدید، دست از تعارض بردارید و دور عشق آتشین را خط قرمز بکشید چون دیدگاه خانواده تان  عین حقیقت و توام با آینده نگری است و رنگ و بوی مخالفت بی جا نمی دهد. اما اگر چنین نبود بر سر انتخابتان باقی بمانید و با بهانه گیری ها و سخت گیری های بی اساس خانواده مقابله کنید و با دلیل و برهان و استمداد از بزرگان فامیل، آنان را راضی به وصلت کنید. حقیقت مسلم آن است که شما باید با انتخاب تان زیر یک سقف بروید نه خانواده تان. پس هرگز حاضر به وصلت با فردی که انحصارا خانواده متمایل است، نشوید.

دیدگاهتان را بنویسید