تصور از همسر مطلوب چطور ساخته می شود؟
در هر جامعهای و بخصوص جوامعی که در آن ازدواج و انتخاب همسر اهمیت زیادی دارد از جوانان انتظار میرود که وقت قابل ملاحظهای را به تفکر درباره ترسیم ذهنی ویژگیهای همسر مطلوبشان اختصاص دهند
برای بعضی ها تصویر همسر ایده آلشان واضح و روشن است و برای بعضی دیگر مبهم و هالهای شکل. برخی نسبت به داشتن یک تصویر ذهنی از همسر مطلوب خود هیچگونه آگاهی ندارند، اما همانها از ملاکهای مشابهی در انتخاب همسر استفاده میکنند، البته به شیوه سلبی و نه ایجابی. یعنی دقیقاً نمیدانند که چه میخواهند اما حداقل میدانند که چه نمیخواهند. آنان ممکن است افرادی را که ازلحاظ نژاد، مذهب، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات تفاوت زیادی با آنها دارند از قلمرو توجه و ملاحظه خود خارج سازند.
فرهنگ می گوید همسر خوب یعنی چه!
تصور و برداشت مردم از صفات شخصی مطلوب در یک همسر ایدهآل بخشی از فرهنگ است. این تصورات اگرچه در مدت زمان معینی ثابت باقی میمانند اما تحت شرایط و مقتضیات جدید تاحدودی متحول میشوند. هر فرهنگی تصوری از همسر مطلوب را در اذهان اعضای یک جامعه میپروراند. این تصورسازی برحسب اینکه در آن فرهنگ چه چیزی مهم است و بسته به این که ازدواج در آن جامعه چه کارکردهایی را به انجام میرساند متفاوت است. همچنین تعیین اینکه فرهنگ کدام ویژگیهای جسمانی، اجتماعی و یا شخصیتی را جهت تصورسازی مطلوب مینمایاند باز به معنا و مفهوم ازدواج در یک جامعه بستگی دارد.
در جوامعی که در آن به ازدواج از دیدگاه تقسیم کار و فرزندزایی نگاه میشود در موقع توصیف یک زن ایدهآل ویژگیهایی همچون داشتن اندامی قوی و ستبر (جهت یاری رساندن به شوهر در کشاورزی و تولید مثل) مورد تأیید واقع میشود.
ویژگیهای فیزیکی مطلوب در مردان و زنان همراه با تحول در تمایزات نقشی زن و مرد سریعاً متحول می شوند. البته ویژگیهای فیزیکی مطلوب در مردان در طول سالها پایدارتر باقی میمانند اما امروزه باتوجه به اهمیت و نقش وسایل ارتباط جمعی در شکلدهی به طرز تلقیها، ذائقهها و سلیقهها بهنظر میرسد که بخشی از تحول در ویژگیهای جسمانی مطلوب در همسر ایدهآل نتیجه عملکرد آن وسایل است.
نیازهای شخصی برای خواستن همسر
اگر روابط زن و شوهرها به عنوان روابطی تلقی شوند که انسانها در آن حداکثر ارضای عاطفی خود را دارند طبیعی است که تصور آنها از همسر مطلوب تحت تاثیر شخصیت فرد باشد، مستقل از تجویزات فرهنگی. این امر درمورد جنبههای روانشناختی همسر مطلوب صادق است و به نظر می رسد جنبههای فیزیکی همسر ایدهآل متأثر از فرهنگ و بعد، شخصیت فرد باشد.
تصورات شما واقعی می شوند؟
شواهد موجود نشان میدهند که تصور از همسر مطلوب فرد را در انتخاب همسر راهنمایی میکند و باعث میشود که فرد با کسی که این صفات ایدهآل را داراست و یا او را این طور تصور می کند، ازدواج کند.
همسر مطلوب دربرگیرنده صفاتی است که فرد آرزو میکند دارا باشد، اما میداند که فاقد آن صفات است. وقتی که دونفر با هم ازدواج میکنند، هرکدام خود ایدهآل را به دیگری نسبت میدهد. البته هیچکدام از آنها همیشه دارای این صفات و ویژگیها نیستند.
تصور از همسر مطلوب در طول زمان و در جریان برخورد با افراد زیادی از جنس مخالف متحول می شود و این تصور بیشتر محصول تجربههای قبلی و فعلی فرد است تا عامل تعیین کننده همسرگزینی. تصور از همسر مطلوب تنها در مراحل اولیه به همسرگزینی موثر واقع میشود و بهندرت اتفاق میافتد که افراد با کسی ازدواج کنند که دارای همگی صفات از پیش اندیشیدهاش باشد.
همسان گزینی و ناهمسان گزینی
انتخاب همسر تلفیقی از همسان گزینی و ناهمسان گزینی است. به عبارتی فرد آماده ازدواج از میان کسانی که دارای تشابه ارزشی با او هستند کسی را انتخاب میکنند که نیازمندیها و کمبودهای او را نداشته باشد و درعین حال توانایی رفع نیازهای او را داشته باشد. و در اینجا چون سلسله مراتب نیازهای افراد با یکدیگر متفاوت است، برخی از توانمندیهای طرف مقابل یا همسر آینده ممکن است مهمتر از سایر توانمندیهای او جلوه کند. بنابراین فرد در مرحله اول انتخاب مشابه های خود را گزینش می کند و در مرحله بعد فیلترها را براساس ناهمسان گزینی می چیند و کسی را انتخاب می کند که هر چه او ندارد، در خودش داشته باشد.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان